امیرعلی جونمامیرعلی جونم، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره
باهم بودنمونباهم بودنمون، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره
حانیه جونمحانیه جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

عمارت با شکوه عشق را پسرم ساخت

سوراخ کردن گوش دخملی در 52روزگیش

هم دوست داشتم زودی گوشاش رو سوراخ کنیم که تا کوچیکه دردش رو کمتر حس کنه و خیلی اذیت هم نشه هم زودتر خوشکل شه با اون نگینا که می زنن به گوشش... هم دلم نمیاومد دختر نازم رو ببرم و گریه شو ببینم... بابایی حانیه هم دلش نمی اومد...هی می گفتیم امروز هی فردا که اخرش به همسری گفتم اگه نمیای تا خودم ببرم (مادر شجاع) همسر محترم هم از خدا خواسته گفت اگه مردی ببر به مامانم میگم بیا ی روز ببریمش مامانی میگه من دل ندارم زنگ بزن عمه سمیه حانیه بیاد چون اون دل و جراتش بیشتره... بابام گفت خودم می برم نمیخواد به کسی زنگ بزنین ( پدربزرگ مغرور) و این شد که ی روز صب با مامان و بابام رفتیم و گوشاشو سوراخ کردیم... البته من بیرون معاز...
17 ارديبهشت 1394

عکس

پسرک نازنینم در روز هفتم فروردین که رفتیم عید دیدنی خونه باباحاجی... این هم حانیه خانومم در یک ماهگیش... الهی درد و بلاش به جون مامانش. ایشون هم حانیه خانم در ده روزگیش.... به زودی میام با یه عالمه عکس دیگه.... ...
17 ارديبهشت 1394

اومدم........

سلام به همه دوستای خوبم بعد از بیشتر از یک ماه دوباره اومدم با چندین مناسبت ه به خاطر کمبود وقت مجبورم همه رو با هم بنویسم و توی یک پست و همین جا از دو تا فرشته نازنینم معذرت خواهی میکنم و روی ماهشون رو می بوسم که واسه هر مناسبت یه پست جدا نزدم مخصوصا دخترک گلم حانیه جووووون به خاطر تولدش اول تولد دختر طلام که 23 اسفند ماه سال 93 ساعت 11 و 30 در کمال آرامش قدم به ین دنیا گذاشت و دنیای مامانش رو نورانی و غرق عشق و سرور کرد هزار هزار بار خدارو شکر میکنم که طعم شیرین دختر داشتن رو به من چشوند دوم تولد یکسالگی گل پسر و تاج سرم و واکسن یکسالگیش که خدارو شکر نه درد داشت نه تب و رابطه امیرعلی و حانیه که روز به روز داره بهتر&nbs...
6 ارديبهشت 1394
1